نمایش خشم

در واقع وقتی خشم ما به صورت فیزیکی یا کلامی نمایش داده می‌شود، «پرخاشگری» نامیده می‌شود. بنابراین می‌توان گفت پرخاشگری برون‌ریزی خشم به شکل کلامی یا فیزیکی است که منجر به آسیب رسیدن به خودمان یا دیگران می‌شود.
کسانی که پرخاشگری می‌کنند مشکل خاص مغزی ندارند و پرخاشگری به طور ژنتیک در آنها وجود ندارد.

خشم در وجود همه انسان‌ها وجود دارد اما پرخاشگری یعنی ما به شکل خاصی خشم خود را به نمایش بگذاریم و آن را متوجه کسی یا چیز دیگری کنیم. پرخاشگری اصلا ژنتیک نیست و در واقع ما آن را یاد می‌گیریم و متناسب با فرهنگ و اقلیمی که در آن زندگی می‌کنیم می‌تواند شکل‌های مختلفی به خود بگیرد، مثلا ممکن است در یک فرهنگ کسی پرخاشگری ‌کند و با اسلحه همکلاسی‌هایش را بکشد ولی در فرهنگی دیگر پرخاشگری به صورت کلامی یا قهر باشد یا حتی تمام کردن رابطه و...

اما پرخاشگری به هر شکلی که بروز کند، صرفا رفتاری است که هدفی را دنبال می‌کند و هدف این رفتار هم ارضای نیازهای فردی است؛ یعنی می‌توان گفت فردی که پرخاشگری می‌کند امیدوار است با این رفتار بتواند نیاز‌های خود را برطرف کند چون نتوانسته از راه‌های دیگر آنها را رفع کند و احساس می‌کند شاید با این روش موفق به انجام این کار شود.

نیاز به قدرت

معمولا نیاز به قدرت و آزادی باعث بروز پرخاشگری نوجوانان می‌شود.

نیاز به قدرت یعنی نیاز به جلب توجه، دیده شدن، تسلط و نفوذ. نیاز به قدرت در نوجوانان به این معناست که آنها دوست دارند حرف، حرف خودشان باشد و مهم‌تر از آن اینکه می‌خواهند جدی گرفته شوند، دیده شوند و نظراتشان محترم شمرده شود.

وقتی والدین و اطرافیان نیاز به قدرت نوجوان را نادیده بگیرند، او دچار ناکامی می‌شود. در نتیجه در وجودش خشم دیده می‌شود که می‌تواند آن را به صورت پرخاشگری بروز دهد.

بنابراین باید حتما حواسمان به نوجوان باشد و این نکته را در نظر بگیریم که چه مواقعی او را زیر سوال می‌بریم؛ گاهی حتی به شوخی فرزندمان را مسخره می‌کنیم و او احساس می‌کند قدرتش زیر سوال رفته. در مواردی که پدر و مادر بدون سوال از نوجوان خودشان به تنهایی تصمیم می‌گیرند و اصلا به نظر و خواست او توجهی نمی‌کنند نیز نوجوان احساس می‌کند از قدرتش کاسته شده بنابراین با بروز خشم واکنش نشان می‌دهد.

نیاز به آزادی

یکی دیگر از مواردی که باعث پرخاشگری نوجوان می‌شود نیاز او به آزادی است. این نیاز در دوران نوجوانی بسیار مهم است اما قبل از ورود به دوران نوجوانی، کودکان این نیاز را بروز نمی‌دهند.

با توجه به ورود نوجوان به این دوران خاص و بلوغ، وی طلب استقلال می‌کند و دوست دارد بتواند خودش تصمیم بگیرد و کسی به او امر و نهی نکند. در واقع عرصه را بر او تنگ نکنند. نوجوانان دوست دارند بتوانند انتخاب‌های متفاوتی داشته باشند و در واقع از حق انتخاب خود بهره‌مند شوند.

وقتی والدین به جای فرزند خود تصمیم می‌گیرند و به نوعی با توجیهات مختلف می‌خواهند سلیقه خودشان را تحمیل کنند، نوجوان با پرخاشگری به این گونه رفتارهای آنها اعتراض می‌کند.

دوسونگری و سرگردانی نوجوان

وقتی والدین کنترلگری را آغاز می‌کنند، نوجوانان هم به نوعی جبران می‌کنند چون فکر می‌کنند به این ترتیب قدرتشان سلب می‌شود و احساس ممنوعیت و محدودیت می‌کنند، در عین حال که والدینشان را دوست دارند و می‌دانند آنها مهم‌ترین افراد زندگی او هستند. به این ترتیب آنها حالتی دوسویه‌نگر پیدا می‌کنند و نمی‌دانند چکار باید بکنند؛ هم به پدر و مادر خود پرخاشگری می‌کنند و هم بعد از آن پشیمان می‌شوند.

در واقع هنگام خشم و پرخاشگری آنها احساس نیاز به آزادی و قدرت می‌کنند، در صورتی که بعد از آن نیاز به عشق است که خود را نشان می‌دهد و ممکن است این موضوع بارها تکرار شود.

برزخ نوجوانی

والدین هنگامی که فرزندانشان را کنترل می‌کنند، در واقع با زور می‌خواهند آنها را موفق کنند، به بهشت بفرستند یا خوشبختشان کنند و...اما فراموش نکنیم پدر و مادرها هر چه بیشتر به این‌گونه کارها ادامه دهند، بیشتر باعث بروز پرخاشگری و ابراز خشم فرزندانشان خواهند شد.

پرخاشگری نوجوان به نوعی به خود او هم برمی‌گردد. در واقع نوجوان کسی است که تازه از مرحله کودکی خارج شده ولی هنوز به طور کامل وارد مرحله بعدی نشده و در برزخی است که هنوز تکلیفش با خودش مشخص نیست و جایگاه خود را در دنیا پیدا نکرده؛ نمی‌داند قرار است چکاره شود، چه عقایدی دارد، به کدام سمت باید حرکت کند، هدفش چیست و...

خشم نوجوان

می‌توان گفت خشم نوجوانان با بزرگسالان متفاوت است. بزرگسالان هنگام بروز خشم «خودکنترلی» بیشتری از خود نشان می‌دهند و در مورد ابراز خشم خود عاقبت‌اندیشی می‌کنند و پیش خود ارزیابی می‌کنند عاقبت این‌گونه کارها چه خواهدشد و امکان بروز چه مشکلاتی وجود خواهد داشت. با توجه به اینکه در دوران نوجوانی میزان هیجانات نوجوانان خیلی زیاد است، خودکنترلی آنها هم خیلی کمتر است و هیجاناتشان خیلی زود به رفتار تبدیل می‌شود. به این ترتیب باید به آنها آموزش داد چگونه هیجانات خود را مهار کنند و رفتارهای مسئولانه‌ای داشته باشند که به خودشان و دیگران آسیب نزنند.

حمایت، هدایت و نظارت

والدین بسیاری می‌خواهند بدانند در برابر پرخاشگری نوجوانان چه باید کرد؟ در پاسخ باید گفت نخستین کار این است که در آینه به خودشان و رفتارشان نگاه کنند.

در واقع بعضی مواقع والدین با نیت خیر دستشان را چنان بر گلوی نوجوان می‌گذارند که او نمی‌تواند به هیچ عنوان احساس راحتی داشته باشد. در این هنگام اولین واکنش نوجوان این است که سرکشی کند؛ یعنی به گونه‌ای سرش را عقب می‌کشد تا از زیر فشار‌های والدین رهایی یابد. در چنین مواقعی والدین بیش از حد نوجوان را کنترل و همچنین برای او دلسوزی می‌کنند، درنتیجه نوجوان دچار خفگی روان‌شناختی می‌‌شود و برای رهایی از این وضع با سرکشی و نافرمانی می‌خواهد برای خودش فضا و فرصتی ایجاد کند تا بتواند بیشتر خودش را نشان دهد و اثبات کند.